محمد پارسا و پایان یازده ماهگی
محمد پارسا و پایان یازده ماهگی 
محمد پارسای نازنینم یازده ماهگیت مبارک!
عزیزترینم ،چه زود یازده ماه گذشت .یک ماه دیگه یک ساله میشی!انگار همین دیروز بود که با اومدنت شادی رو آوردی و به ما هدیه دادی !
از حال و هوای این روزات بگم که هر روز شیرین تر و بامزه تر از قبل میشی.و من هر روز به خاطر اینکه تو کنارمون هستی خدا رو شکرمی کنم .
مامانی از دو هفته پیش مجبور شدم برم سر کار . قبل از رفتن خیلی بابت تو استرس داشتم . ولی به خاطر اینکه خاله مریم فدا کارانه حاضر شد، واسه مواظبت از تو از کار خودش بزنه و بیاد تهران همه چی
خیلی خوب پیشرفت و خدا رو شکر،تو اصلا اذیت نشدی !ضمنا خونمونو به خاطر تو
عوض کردیم و آوردیم دقیقا کنار محل کار .تا هر وقت به من نیاز داشتی
سریع بیام پیشت!
از شیرین کاریهای این روزات بگم که چون الان تو ایام محرم به سر می بریم با هر آهنگی سینه می زنی و بالا و پایین می پری . جالب تر اینکه با همه آهنگا هم خوانی می کنی .گاهی هم خودت شروع می کنی
به خوندن و سینه زدن!
به دیگران دست میدی و میزنی قدش!
به کلاغ پر و لیلی حوضک هم مسلط شدی !
از دیگران که جدا میشی بای بای می کنی!
عاشق سی دی های حسنی هستی و دائم میری پای لب تاپ و بالا و پایین می پری تا یکی بیاد واست سی دی رو بذاره!
تلفن و موبایل رو بر می داری و باهاش صحبت می کنی و گوشی رو میدی به اطرافیان تا اونا هم حرف بزنند!
مدام چیزهای مختلف رو به دیگران میدی و میگی (بیا )و ازدیگران می گیری و میگی (بده)!
عاشق شبکه پویا هستی و برنامه هاشو دنبال میکنی . وقتی پیام بازرگانی شروع میشه از هر جایی خودتو واسه دیدن تبلیغ می رسونی!
به همه چی و همه جا سرک میکشی وبعد از خراب کاری با لبخند وتکون دادن سرت منتظر تایید ما هستی!
وقتی میگم دستا بالا دستاتو بالا می بری !
خودت بالای تخت و مبل و هر جای بلندی میری و پایین میای!
و کلی کارای دیگه که الان یادم نیست!
اینم عکس های دو ماه اخیرت!
اینم هدیه ده ماهگیت!
