خانه پارسا

محمد پارسا و پایان شش ماهگی

1393/6/2 18:01
844 بازدید
اشتراک گذاری

Image result for ‫عکس های فانتزی تولد پسرانه‬‎

محمد پارسا ،میوه زندگیم!اول تیرماه شش ماهت تموم شد.دوست داشتم یه جشن کوچولو واست بگیرم ولی چون خونه مامان بزرگ (یزد) بودیم و بابایی، خونه خودمون( تهران) بود جور نشد . مهم نیست! مهم اینه که تو

سالمی و بحران واکسن شش ماهگی هم مثل واکسن های قبلی پشت سر گذاشتی .البته

سه روز تمام تب خفیف داشتی که اونم بلاخره تموم شد .مامان بزرگ و بابا بزرگ واسه اینکه درد واکسن از یادت بره  تو رو بردن حیاط،واست تاب بستند و کلی باهات بازی کردند.توهم حسابی کیفور شدی!منم خیلی

خوشحال بودم که کابوس واکسن شش ماهگی هم داره تموم میشه و دیگه تا یک

سالگی واکسنی نداری!خندونک

شکلک های جالب محمد

 

دخترانــــ شیکــــــshikigirls.mihanblog.com

 

محمد جان،عکس های زیر مربوط به اولین سفر هوایی زندگی تو هست.شب اول رمضون داشتیم از یزد می اومدیم تهران خونه خودمون.هواپیما خیلی گرم بود .ولی چون سریع به مقصد رسیدیم زیاد اذیت نشدی!

سفر قبلیت سفر مشهد بود که با قطار رفتیم .خاله ومامان بزرگ هم با ما بودند.از اون سفر

عکس زیادی نداریم. جون تو اون سفر مریض شدی و مدام تب داشتی؛اصلا حال

و حوصله عکس گرفتن نداشتیم.به طور کلی خوش نگذشت.دلخور

 

دخترانــــ شیکــــــshikigirls.mihanblog.com


روز اول رمضان را یزد بودیم .وبعد از دو ماه اومدیم تهران ،تا اینجا مهمون خدا باشیم.اگرچه نبودنت واسه مامان بزرگ و بابا بزرگ خیلی سخت بود!ولی چکار میشه کرد .همه باید نهایتا برن سر خونه زندگیشون.غمگین

عزیزم اولین رمضون زندگیت مبارک!محبت

تزیین سفره افطار,سفره افطار

 

دخترانــــ شیکــــــshikigirls.mihanblog.com

محمد پارسا،رمضان امسال مثل سالهای قبل خیلی گرم بود. گریهگرمی و هیجان مسابقات جام جهانی 20014  این گرمی رو بیشتر می کرد.چشمک تو هم مثل بابا و مامانت به شدت پایه فوتبالی و نود دقیقه  رو کم

نمیاری!بوسگبازی ایران و آرژانتین رو یک سره با دقت تماشا کردی و پشت سر هم با هیجان پاتو به زمین

کوبیدی.عکس های زیر مربوط به بازی برزیل و آلمانه که تو هم از این بازی عجیب

و غریب شگفت زده شده بودی!

 

دخترانــــ شیکــــــshikigirls.mihanblog.com

046.gif

گل پسرم!رمضون حسابی شیطون شده بودی. با اینکه از شدت خستگی چشمات خمار میشد.بازم در برابر خوابیدن به شدت مقاومت می کردی!خواب آلود من هم بعد از تلاش های زیاد یه راهکار واسه حل این

معضل پیدا کردم!متفکربه شکم می خوابوندمت رو زمین و یه چند دقیقه ای ماساژت

میدادم .انگار معجزه میکرد. کمتر از دو دقیقه خوابت می برد.هیپنوتیزم

عکس های زیر ازنمونه هایماساژ در مانی مامانته!تشویق

 

 

دخترانــــ شیکــــــshikigirls.mihanblog.com

قشنگم! کل رمضون رو معمولا تا ساعت سه و نیم الی چهار صبح بیدار بودی.تازه ازدوازده شب که می گذشت؛ انرژی مضاعف واسه ی شیطنت و بازی گوشی پیدا می کردی !جشنبابا رضا بابت خوابت

کلی منو مواخذه می کرد!آخه نمی ذاشتی راحت بخوابه. و هر روز صبح دیر می رفت

سر کار!خواب آلود ولی واقعا من هر کاری می کردم از پست بر نمی اومدم تا بخوابی!دلشکسته

عکس های زیر رو ساعت سه و نیم صبح ازت گرفتم . اون وقت شب کلی با اسباب بازیهات بازی می کردی و دس دسی می کردی و خلاصه کلی خوش بودی!خندونک

niniweblog.com

اینم عکس های هنری از دس دسی کردن محمد پارسا در ساعت سه و نیم شب!

 

دخترانــــ شیکــــــshikigirls.mihanblog.com

 _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

شاه پسرم!شب های قدر رمضان امسال با حضور تو رنگ دیگری داشت.شب اول قدر رفتیم حسینیه بزرگ پونک.داشتی بازی می کردی که یه دفعه برقا رو خاموش کردند. تو هم وحشت کردی و اینقدر گریه

کردی که من دلم سوخت و مجبور شدم واسه آروم شدن تو از قید قرآن سر گرفتن بگذرم و

بیام بیرون. گریهالبته بعد از تموم شدن مراسم با توجه اینکه هنوز ساعت دو ونیم بود بابا

رضا واسه اینکه منم بتونم قرآن سر بگیرم ؛بردمون حسینیه کن و من

بلاخره موفق شدم قرآ ن به سر بگیرم . شب های بعد پسر خوبی بودی .

و مشکلی ایجاد نکردی.وهر سه شب تا ساعت چهار صبح رو بیدار بودی و احیا گرفتی!تشویق

اینم عکس های قشنگت در حال عبادت در شب بیست و سوم رمضان!ادلشکسته

 

دخترانــــ شیکــــــshikigirls.mihanblog.com

203410_girl_with_butter.gifبدون شرح!203410_girl_with_butter.gif

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خانه پارسا می باشد